حرف دلهای من
سلام چند روزه دلم به قلم نمیره/نمیدونم چرا؟ دارم بدترین شرایط را به دوش میکشم / شاید هم بعدها بهترین و به یادماندترین شرایط زندگیم باشه اما امشب خیلی خستم / خیلی ناامیدم/از همه چیز متنفرم/ انگار اعضای بدنم دستورات هم دیگه را انجام نمیدن/دوست دارم خودما خفه کنم /// اههههه ای کاش میشد اینقدر دوست دارم برم یه جای دور افتاده که هیچ کسی دور و اطرافم نباشه/ اصلا باشن ولی منا نشناسند / یه جای باشم که بخواهم زندگی را باز دوباره شروع کنم ؟؟ یعنی میشه ؟؟ شاید شد ؟؟ اگر بشه که مطمئنن خواهم رفت و .... زندگی آدم پر از پیچ و خم هست / پیچ و خم های که شاید خیلی ساده و بدون دردسر آنها را پشت سر گذاشت و شاید هم پیچ و خم های باشد که به هیچ وجه نمیشد پشت سر گذاشت عجب روزگاریه ها .... به هرحال تصمیم گرفتم دیگه تنها باشم / از همه چیز / از همه کس / کلا از دنیا/ مگه میشه از دنیا هم کنار بکشی ؟؟؟ خط هام را خاموش میکنم / فکر کنم همین چند روز بفروشمشون/ حالا شاید بپرسید چرا ؟ بعضی وقت ها آدم خواسته های داره / ؟؟ خوب این خواسته ها بستگی به طرف مقابل داره / ولی این خواسته من مادر میخاست / اگر اون بود خاسته ای من خیلی راحت انجام میشد با یکمی مهر مادری / ولی مهر مادری ای خدا............. ولی بالاخره خواستم انجام شد به امید بعد از امتحانات خرداد ماه به امید دیدار دوباره یا حق
Design By : Yas Man |