حرف دلهای من
سلام علیکمممممم امیدوارم حال همه دوستان خوب خوب باشه دو روز پیش پیامی به دستمون رسید مبنی براینکه روز شنبه ساعت7 در حوزه ...فلان تشریف بیاورید برای کلاس های آموزش طرح آمار 90 بعد جالبه تهش تذکر داد بودن حضور در کلاس ها الزامی می باشد ودر صورت نیومدن برخورد میشود!!! خلاصه امروز صبح بعد از نماز یه چرت زدیم و بلند شدیم از خواب و کارهامون را کردیم و رفتیم که بریم برای کلاس ها... بابا 4 کورس ماشین نشستم تا رسیدم اونجا ..گفتم عجبا دیر رسیدم ساعت 7:40 رسیدم بعد دیدم بهبهبهبه اینجا که کسی نیست خلاصه ساختمونا یه دور کامل زدیم و اومدیم بیرون گفتیم نکنه سرکاریم بعد از چند لحظه یه پیره مردی داشت رد میشد گفتم پدر جان این کلاس های آموزش سرشماری کجاست ؟؟؟ گفت چی شماری ؟ گفتم سرشماری ؟گفت چی هست ؟ گفتم هیچی پدرجان کلاس آموزش خلبان تیارست... بعد یه نفر دیگه اومد بهش گفتم گفت جابه جا شده رفته فلان جاااااااااا عجب بدبختی داریم ماااااا دوباره رفتیم اونجا...دیگه آخرای سخنرانی بود که رسیدم بهبهبه چقدر شلوغه ...رفتیم اون اخرا نشستیم و جلسه را یه دید کامل زدیم انگار خانوم ها بیشتر از آقایون بودنننن بعد از یکم حرف رفتیم سرکلاس..و شروع به درس کردن...یه کتاب 300 صفحه ای تو عرض دوهفته باید بخونیم و امتحان بدیم اگر قبول نشدیم که ردیم اگر هم شدیم که خوب هیچ.... بعد گفتم بابا ما سرویس نداریم راهمون دوره ....بعد از کلی کلنجار گفتن سرویس گذاشتن از فلان جا تا فلان جا ...گفتم اااااااااااااااا بابا پس مسیر ما که نیست تو این نقشه ای خداااااااااااا تازه گفت پول سرویسم خودتون میدیددددددددددددددددددد....ناهارم که یوخ نداریممممم ... شدیدم عین این بچه مدرسه ای ها...آقا اجازههه کی زنگ تفریحه ؟؟؟؟؟ این قصه ادامه دارد....
Design By : Yas Man |